بخشی از کتاب مهرتابان تألیف علامه تهرانی :
تلمیذ: آیا مرحوم قاضى رضوان الله علیه در مجالس خود با شاگردان و رفقاى خصوصى هیچ از این مقوله هاى توحیدى تکلّم مى کردند، و مذاکره اى داشته اند؟! مرحوم قاضى بسیار مرد عجیبى بوده اند؛ چون یک کوه استوار؛ جان دار؛ و پرظرفیت و پراستعداد؛ بعضى از شاگردهایش مثلا پس از ده دوازده سال که نزد ایشان رفت و آمد مى نموده اند، از توحید سر در نیاورده اند. و چیزى از توحید حقّ تعالى دستگیرشان نشده است؛ و نمى دانم آیا ایشان با آنها مماشاة مى کرده اند؛ و پابه پاى آنها قدم مى نهادند؟ تا بالاخره آنها بهمین عوالم کثرات مشغول بوده، تا آن آیت حقّ رحلت کرده اند.ولى بعضى از شاگردها بعکس، خیلى زود از معارف الهیّه و از اسماء و صفات و توحید ذات حقّ علم و معرفت پیدا مى کرده اند.
علّامه: آرى مرحوم قاضى با بعضى از شاگردهاى خود که نسبتا قابل اعتماد بودند از این رقم سخنها مى گفته اند؛ مرحوم قاضى راستى عجیب مردى بود؛ و با هریک از شاگردها به مقتضاى استعداد و حالات او رفتار مى کرد..........