راه نجات 1
پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۷:۳۵ ق.ظ
مراتب مراقبه به بیان علامه طباطبایی، مندرج در رساله شریف لب الباب:
........امّا طریقۀ مرحوم آخوند ملاّ حسین قلى همدانى-رضوان الله علیه-این طور نبوده است و ایشان و شاگردانشان ابدا به منظور نفى خواطر، بدون ذکر، عملى نداشتهاند .بلکه رویّۀ ایشان عبارت بوده است از التزام در امر مراقبه، یعنى اهتمام ورزیدن در مراتب آن. و قبلا ما به طور اجمال از آن ذکرى به میان آوردیم اینک مراتب آن را به طور تفصیل مىنگاریم:
اوّل درجۀ مراقبه اینست که سالک از محرّمات اجتناب کرده و تمامى واجبات را اتیان کند، و در این دو امر به هیچ وجه من الوجوه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آنست که مراقبه را شدید نموده و سعى کند هر چه مىکند براى رضاى خدا باشد و از امورى که لهو و لعب نامیده مىشود اجتناب نماید. و چون در این مرتبه اهتمام نمود براى او تمکّن پیدا مىشود که دیگر خود را نباخته و این خوددارى در او به سر حدّ ملکه برسد.
سوّم درجه، آنست که پروردگار جهان را پیوسته ناظر خود ببیند، و کمکم اذعان و اعتراف مىنماید که خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همۀ مخلوقات است. و این مراقبه در تمام حالات و در همۀ اوقات باید رعایت شود.
چهارم درجه، مرتبهاى است از این عالىتر و کاملتر و آن اینست که خودش خداى را حاضر و ناظر ببیند و به طور اجمال مشاهدۀ جمال الهى نماید. و اشاره به این دو مرتبۀ اخیر از مراقبه است
وصیّت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله به ابى ذرّ غفارى رضوان الله علیه :
اعبد الله کأنّک تراه، فان لم تکن تراه فانّه یراک.
«خداى را چنان عبادت کن مثل آنکه گوئى تو او را مىبینى و اگر نمىتوانى او را ببینى او را طورى عبادت کن که بدانى او ترا مىبیند» . بنابراین عبادت در مرحلهاى که خدا او را مىبیند پائینتر است از مرتبهاى که او خدا را مىبیند. (توضیح تکمیلی)
چون سالک بدین مرتبه رسد براى آنکه بتواند به کلّى اغیار را از ذهن خود خارج کند باید نفى خاطر را در ضمن یکى از اعمال عبادیّه به جاى آورد، چه جائز نیست در شرع مقدّس توجّه به سنگ یا چوب کند زیرا اگر در همان لحظات توجّه، مرگ او را دریابد چه جواب خواهد گفت؟ امّا نفى خواطر در ضمن ذکر و با حربۀ ذکر، عبادت است و ممدوح شرع و بهترین طریق آن توجّه به نفس است که اسرع طرق است براى نیل به مقصود، چه توجه به نفس ممدوح و مقبول شرع انور است و کریمۀ شریفۀ:
یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لاٰ یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اِهْتَدَیْتُمْ .
........امّا طریقۀ مرحوم آخوند ملاّ حسین قلى همدانى-رضوان الله علیه-این طور نبوده است و ایشان و شاگردانشان ابدا به منظور نفى خواطر، بدون ذکر، عملى نداشتهاند .بلکه رویّۀ ایشان عبارت بوده است از التزام در امر مراقبه، یعنى اهتمام ورزیدن در مراتب آن. و قبلا ما به طور اجمال از آن ذکرى به میان آوردیم اینک مراتب آن را به طور تفصیل مىنگاریم:
اوّل درجۀ مراقبه اینست که سالک از محرّمات اجتناب کرده و تمامى واجبات را اتیان کند، و در این دو امر به هیچ وجه من الوجوه مسامحه نورزد.
دوّم درجه، آنست که مراقبه را شدید نموده و سعى کند هر چه مىکند براى رضاى خدا باشد و از امورى که لهو و لعب نامیده مىشود اجتناب نماید. و چون در این مرتبه اهتمام نمود براى او تمکّن پیدا مىشود که دیگر خود را نباخته و این خوددارى در او به سر حدّ ملکه برسد.
سوّم درجه، آنست که پروردگار جهان را پیوسته ناظر خود ببیند، و کمکم اذعان و اعتراف مىنماید که خداى متعال در همه جا حاضر و ناظر و نگران همۀ مخلوقات است. و این مراقبه در تمام حالات و در همۀ اوقات باید رعایت شود.
چهارم درجه، مرتبهاى است از این عالىتر و کاملتر و آن اینست که خودش خداى را حاضر و ناظر ببیند و به طور اجمال مشاهدۀ جمال الهى نماید. و اشاره به این دو مرتبۀ اخیر از مراقبه است
وصیّت رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله به ابى ذرّ غفارى رضوان الله علیه :
اعبد الله کأنّک تراه، فان لم تکن تراه فانّه یراک.
«خداى را چنان عبادت کن مثل آنکه گوئى تو او را مىبینى و اگر نمىتوانى او را ببینى او را طورى عبادت کن که بدانى او ترا مىبیند» . بنابراین عبادت در مرحلهاى که خدا او را مىبیند پائینتر است از مرتبهاى که او خدا را مىبیند. (توضیح تکمیلی)
چون سالک بدین مرتبه رسد براى آنکه بتواند به کلّى اغیار را از ذهن خود خارج کند باید نفى خاطر را در ضمن یکى از اعمال عبادیّه به جاى آورد، چه جائز نیست در شرع مقدّس توجّه به سنگ یا چوب کند زیرا اگر در همان لحظات توجّه، مرگ او را دریابد چه جواب خواهد گفت؟ امّا نفى خواطر در ضمن ذکر و با حربۀ ذکر، عبادت است و ممدوح شرع و بهترین طریق آن توجّه به نفس است که اسرع طرق است براى نیل به مقصود، چه توجه به نفس ممدوح و مقبول شرع انور است و کریمۀ شریفۀ:
یٰا أَیُّهَا اَلَّذِینَ آمَنُوا عَلَیْکُمْ أَنْفُسَکُمْ لاٰ یَضُرُّکُمْ مَنْ ضَلَّ إِذَا اِهْتَدَیْتُمْ .
بدان دلالت دارد. طریق توجّه به نفس طریقۀ مرحوم آخوند ملاّ حسین قلى بوده است و شاگردان ایشان همه طریق معرفت نفس را مىپیمودهاند که ملازم معرفت ربّ خواهد بود.
۹۳/۰۶/۲۰