هو

معارف

هو

معارف

هو

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۱ توکل

آخرین نظرات

۲۰ مطلب با موضوع «عرفان :: محبت و عشق» ثبت شده است

سعدی شیرازی

به پایان آمد این دفتر حکایت همچنان باقی
به صد دفتر نشاید گفت حسب الحال مشتاقی
کتاب بالغ منی حبیبا معرضا عنی
ان افعل ما تری انی علی عهدی و میثاقی
نگویم نسبتی دارم به نزدیکان درگاهت
که خود را بر تو می‌بندم به سالوسی و زراقی
اخلایی و احبابی ذروا من حبه مابی
مریض العشق لا یبری و لا یشکو الی الراقی........

علی بزّازی
۰۵ فروردين ۹۴ ، ۱۸:۱۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

سعدی

هر که سودای تو دارد چه غم از هر چه جهانش
نگران تو چه اندیشه و بیم از دگرانش
آن پی مهر تو گیرد که نگیرد پی خویشش
وان سر وصل تو دارد که ندارد غم جانش
هر که از یار تحمل نکند یار مگویش
وان که در عشق ملامت نکشد مرد مخوانش
چون دل از دست به درشد مثل کره توسن
نتوان بازگرفتن به همه شهر عنانش
به جفایی و قفایی نرود عاشق صادق
مژه بر هم نزند گر بزنی تیر و سنانش..........

علی بزّازی
۲۳ اسفند ۹۳ ، ۱۵:۲۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر

فروغی بسطامی

کنون که صاحب مژگان شوخ و چشم سیاهی

نگاه دار دلی را که برده‌ای به نگاهی

مقیم کوی تو تشویش صبح و شام ندارد

که در بهشت نه سالی معین است و نه ماهی

چو در حضور تو ایمان و کفر راه ندارد

چه مسجدی چه کنشتی، چه طاعتی چه گناهی.....


علی بزّازی
۳۰ دی ۹۳ ، ۰۸:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۵ نظر

مولوی
مثنوی معنوی
دفتر اول

بشنو این نی چون شکایت می‌کند
از جداییها حکایت می‌کند
کز نیستان تا مرا ببریده‌اند
در نفیرم مرد و زن نالیده‌اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق
تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش
باز جوید روزگار وصل خویش
من به هر جمعیتی نالان شدم
جفت بدحالان و خوش‌حالان شدم
هرکسی از ظن خود شد یار من
از درون من نجست اسرار من.......


علی بزّازی
۲۱ دی ۹۳ ، ۲۳:۵۵ موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰ نظر

مولوی

دیوان شمس
به روز مرگ چو تابوت من روان باشد
گمان مبر که مرا درد این جهان باشد
برای من مگری و مگو دریغ دریغ
به دام دیو درافتی دریغ آن باشد
جنازه‌ام چو ببینی مگو فراق فراق
مرا وصال و ملاقات آن زمان باشد
مرا به گور سپاری مگو وداع وداع
که گور پرده جمعیت جنان باشد..........


علی بزّازی
۲۸ آذر ۹۳ ، ۲۳:۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر

مولوی

عاشقی و بی‌وفایی کار ماست
کار،کار ماست چون او یار ماست
قصد جان جمله خویشان کنیم
هر چه خویش ما، کنون اغیار ماست
عقل اگر سلطان این اقلیم شد
همچو دزد آویخته بر دار ماست
خویش و بی‌خویشی به یک جا کی بود
هر گلی کز ما بروید خار ماست
خودپرستی نامبارک حالتیست
کاندر او ایمان ما انکار ماست..........

علی بزّازی
۱۲ آذر ۹۳ ، ۱۹:۰۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

مولوی

ای دل چه اندیشیده‌ای در عذر آن تقصیرها
زان سوی او چندان وفا زین سوی تو چندین جفا
زان سوی او چندان کرم زین سو خلاف و بیش و کم
زان سوی او چندان نعم زین سوی تو چندین خطا
زین سوی تو چندین حسد چندین خیال و ظن بد
زان سوی او چندان کشش چندان چشش چندان عطا
چندین چشش از بهر چه تا جان تلخت خوش شود
چندین کشش از بهر چه تا دررسی در اولیا..........

علی بزّازی
۰۹ آذر ۹۳ ، ۱۳:۴۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

خواجوی کرمانی
باز برافراختیم رایت سلطان عشق
بار دگر تاختیم بر سر میدان عشق
ملک جهان کرده ایم وقف سر کوی یار
گوی دل افکنده ایم در خم چوگان عشق
از سرمستی کشیم گرده رهبان دیر
بر درهستی زنیم نوبت سلطان عشق
جان چه بود تا کنیم در ره عشقش نثار
پای ملخ چون بریم نزد سلیمان عشق.........


علی بزّازی
۰۷ آذر ۹۳ ، ۲۲:۳۴ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰ نظر

علامه طباطبایی

مـــهر خـوبان دل و دیــن از همه بـی پروا برد
رخ شــــطرنج نبرد آنــــچه رخ زیبا بـــــرد
تو مـــپندار که مجنون سَرِ خود مجنون گـشت
از ســمک تا به سماکش کِشش لیـــلی بــرد
من به ســرچــشمه خورشید نه خود بـردم راه
ذره ای بــــــودم و مــهر تو مـــرا بالا بـــرد..........


علی بزّازی
۰۷ آذر ۹۳ ، ۲۲:۲۲ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱ نظر
منصور حلاج 4
تا بنازت نیاز دارد دل                     درد و سوز و گداز دارد دل
هر که یکبار حسن روی تو دید        چون ز عشق تو باز دارد دل
پیش محراب ابرویت شب و روز        میل عقد نماز دارد دل
کار دل عاقبت شود محمود             که طریق جواز دارد......


علی بزّازی
۲۲ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۵۸ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
مولوی
بنمای رخ که باغ و گلستانم آرزوست            بگشای لب که قند فراوانم آرزوست
ای آفتاب حسن برون آ دمی ز ابر                 کان چهره مشعشع تابانم آرزوست
بشنیدم از هوای تو آواز طبل باز                   باز آمدم که ساعد سلطانم آرزوست
گفتی ز ناز بیش مرنجان مرا برو                   آن گفتنت که بیش مرنجانم آرزوست
وان دفع گفتنت که برو شه به خانه نیست     وان ناز و باز و تندی دربانم آرزوست.........


علی بزّازی
۲۱ بهمن ۹۲ ، ۲۰:۳۲ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
دست نوشته ای از عارف سالک مرحوم شیخ حسنعلی نجابت شیرازی که از شاگردان حضرات آیات:سید علی قاضی و شیخ جواد انصاری همدانی و از دوستان نزدیک مرحوم میرزا اسماعیل دولابی بودند . در بیان و تفسیر اینکه  چرا در  قرآن مجید  کلمة  عشق استعمال نشده حتی در اخبار اهلبیت عصمت و طهارت علیهم السّلام کم ذکر شده......

علی بزّازی
۱۹ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۵۳ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
عاشقانه ای از شیخ بهایی
آتـش بـه جـانـم افـکـنـد، شـوق لـقـای دلـدار         از دسـت رفـت صـبـرم، ای نـاقـه! پـای بر دار
ای سـاربـان،! خـدا را؛ پـیـوسـتـه متصل ساز         ایــوار را بـه شـبـگـیـر، شـبـگـیـر را بـه ایـوار
در کــیـش عـشـقـبـازان، راحـت روا نـبـاشـد         ای دیده اشک می‌ریز،ای سینه! ...........


علی بزّازی
۱۳ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۴۶ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر
حکیم صفای اصفهانی
چنین شنیدم که لطف یزدان به روى جوینده در نبندد
درى که بگشاید از حقیقت بر اهل عرفان، دگر نبندد
چنین شنیدم که هر که شبها نظر ز فیض سحر نبندد
ملک ز کارش گره گشاید، فلک به کینش .............


علی بزّازی
۱۲ بهمن ۹۲ ، ۰۸:۰۷ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱ نظر
منصور حلاج 3
در خرابات عشق مستانند                 که دو عالم به هیچ نستانند
گر چه از جمله آخر آمده اند                سابق از فارسان میدانند
اسب همت بتازیانه شوق                 بسوی لامکان همی رانند
ملک عالم به نیم جو نخرند               کاندر اقلیم فقر سلطانند
دیده از کل کون بر دوزند                    لیکن از روی دوست.........


علی بزّازی
۱۰ بهمن ۹۲ ، ۲۱:۵۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰ نظر