اساسنامه معنویت
يكشنبه, ۱۷ خرداد ۱۳۹۴، ۱۱:۳۷ ب.ظ
دست نوشته ای از مرحوم آیت الله بهجت:
بسم اللَّه الرّحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَ الصَّلاةُ عَلی سَیِّدِ الْأَنْبیاءِ، مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ سادَةِ الْأُوْصِیاءِ الطّاهِرین، وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلی أَعْدائِهِمْ مِنَ اْلاَوَّلینَ وَ الْآخِرینَ.
و بعد، مخفی نیست بر اُولِی الاَلباب که اساسنامه حرکت در مخلوقات شناختن محرّک است که حرکت احتیاج به او دارد، و شناختن ما مِنْهُ الْحَرَکة، وَ ما إِلَیْهِ الْحَرَکَةِ، وَ ما لَهُ الْحَرَکَة، یعنی بدایت و نهایت و غرض، که آنْ به آنْ ممکنات متحرّک به سوی مقصد میباشند.
فرق بین عالم و جاهل معرفتِ علاجِ حوادث و عدم معرفت است، و تفاوت منازل آنها در عاقبت به تفاوتِ مراتبِ علم آنها است در ابتداء؛ پس اگر محرِّک را شناختیم و از نظم حرکات، حسن تدبیر و حکمت محرّک را دانستیم، تمام توجه ما به اراده تکوینیه و تشریعیّه او است.
خوشا به حال شناسنده اگر چه بالاترین شهید باشد! و وای به حال ناشناس اگر چه فرعون زمان باشد! در عواقب این حرکات جاهل میگوید: ای کاش خلق نمیشدم! عالم میگوید: کاش هفتاد مرتبه حرکت به مقصد نمایم و باز گردم و حرکت نمایم و شهید حقّ بشوم!
مبادا از زندگی خودمان پشیمان شده برگردیم.
صریحاً میگویم: به طور مثال اگر نصف عمر هر شخصی در یاد مُنْعمِ حقیقی است و نصف دیگر در غفلت، نصف زندگی حیات او محسوب است، و نصف دیگر مَمات او محسوب است، با اختلاف موت، در اضرارِ به خویش و عدم نفع.
خداشناس مطیع خدا میشود و سرکار با او دارد و آنچه میداند موافق رضای اوست عمل مینماید، و در آنچه نمیداند توقّف مینماید تا بداند و آنْ به آنْ استعلام مینماید و عمل مینماید یا توقّف مینماید. عملش از روی دلیل و توقّفش از روی عدم دلیل.
آیا ممکن است بدون اینکه با سلاح [باشیم بر] اطاعت خدای قادر باشیم و قافله ما به سلامت از این رهگذر پر خطر به مقصد برسد؟
آیا ممکن است وجود ما از خالق باشد و قوّت ما از غیر او باشد؟
پس قوت نافعه باقیه نیست مگر برای خدائیان و ضعفی نیست مگر برای غیر آنها.
حال اگر در این مرحله صاحب یقین شدیم باید برای عملی نمودن صفات و احوال بدانیم که این حرکت محققه از اول تا به آخر مخالفت با محرّک دواعی باطله است که اگر اِغناء به آنها نکنیم کافی است در سعادت اتصال به رضای مبدء اعلی: «أَفْضَلُ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَ عَزْمُ اِرادَهٍ.**کلیات مفاتیح الجنان، ص 211، از دعای روز مبعث.***
[-ارزشمندترین وبهترین توشه سالکِ به سوی تو، محکمی و استواری اراده و طلب اوست.]
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ أَوّلاً وَ آخِراً، وَ الصَّلوةُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ، وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعینَ.
مشهد مقدس
چهارشنبه مرداد ماه 1375 ه .ش.
مطابق با ربیع الاول 1417 ه .ق.
بسم اللَّه الرّحمن الرحیم
اَلْحَمْدُ لِلَّهِ وَحْدَهُ وَ الصَّلاةُ عَلی سَیِّدِ الْأَنْبیاءِ، مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ سادَةِ الْأُوْصِیاءِ الطّاهِرین، وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلی أَعْدائِهِمْ مِنَ اْلاَوَّلینَ وَ الْآخِرینَ.
و بعد، مخفی نیست بر اُولِی الاَلباب که اساسنامه حرکت در مخلوقات شناختن محرّک است که حرکت احتیاج به او دارد، و شناختن ما مِنْهُ الْحَرَکة، وَ ما إِلَیْهِ الْحَرَکَةِ، وَ ما لَهُ الْحَرَکَة، یعنی بدایت و نهایت و غرض، که آنْ به آنْ ممکنات متحرّک به سوی مقصد میباشند.
فرق بین عالم و جاهل معرفتِ علاجِ حوادث و عدم معرفت است، و تفاوت منازل آنها در عاقبت به تفاوتِ مراتبِ علم آنها است در ابتداء؛ پس اگر محرِّک را شناختیم و از نظم حرکات، حسن تدبیر و حکمت محرّک را دانستیم، تمام توجه ما به اراده تکوینیه و تشریعیّه او است.
خوشا به حال شناسنده اگر چه بالاترین شهید باشد! و وای به حال ناشناس اگر چه فرعون زمان باشد! در عواقب این حرکات جاهل میگوید: ای کاش خلق نمیشدم! عالم میگوید: کاش هفتاد مرتبه حرکت به مقصد نمایم و باز گردم و حرکت نمایم و شهید حقّ بشوم!
مبادا از زندگی خودمان پشیمان شده برگردیم.
صریحاً میگویم: به طور مثال اگر نصف عمر هر شخصی در یاد مُنْعمِ حقیقی است و نصف دیگر در غفلت، نصف زندگی حیات او محسوب است، و نصف دیگر مَمات او محسوب است، با اختلاف موت، در اضرارِ به خویش و عدم نفع.
خداشناس مطیع خدا میشود و سرکار با او دارد و آنچه میداند موافق رضای اوست عمل مینماید، و در آنچه نمیداند توقّف مینماید تا بداند و آنْ به آنْ استعلام مینماید و عمل مینماید یا توقّف مینماید. عملش از روی دلیل و توقّفش از روی عدم دلیل.
آیا ممکن است بدون اینکه با سلاح [باشیم بر] اطاعت خدای قادر باشیم و قافله ما به سلامت از این رهگذر پر خطر به مقصد برسد؟
آیا ممکن است وجود ما از خالق باشد و قوّت ما از غیر او باشد؟
پس قوت نافعه باقیه نیست مگر برای خدائیان و ضعفی نیست مگر برای غیر آنها.
حال اگر در این مرحله صاحب یقین شدیم باید برای عملی نمودن صفات و احوال بدانیم که این حرکت محققه از اول تا به آخر مخالفت با محرّک دواعی باطله است که اگر اِغناء به آنها نکنیم کافی است در سعادت اتصال به رضای مبدء اعلی: «أَفْضَلُ زادِ الرّاحِلِ اِلَیْکَ عَزْمُ اِرادَهٍ.**کلیات مفاتیح الجنان، ص 211، از دعای روز مبعث.***
[-ارزشمندترین وبهترین توشه سالکِ به سوی تو، محکمی و استواری اراده و طلب اوست.]
وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ أَوّلاً وَ آخِراً، وَ الصَّلوةُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطّاهِرینَ، وَ اللَّعْنُ الدّائِمُ عَلی أَعْدائِهِمْ أَجْمَعینَ.
مشهد مقدس
چهارشنبه مرداد ماه 1375 ه .ش.
مطابق با ربیع الاول 1417 ه .ق.
۹۴/۰۳/۱۷