معرفت نفس
يكشنبه, ۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۱:۱۸ ب.ظ
معرفت نفس در بیان مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی :
برادر من! اگر همت دارى که از اهل معرفت شوى و انسان بشوى؛ بشر روحانى باشى؛ سهیم و شریک ملائکه باشى و رفیق انبیاء و اولیاء علیهم السلام بوده باشى کمر همت به میان زده و از راه شریعت بیا و مقدارى ازصفات حیوانات را ازخود دور کن و متخلق به اخلاق روحانیین باش راضى به مقام حیوانات و قانع به مرتبه جمادات نشو حرکتى از این آب و گل به سوى وطن اصلى خود که از عوالم علیین و محل مقربین است بکن، بلکه نفس خود را بشناسى و بالکشف و العیان به حقیقت این امر بزرگ نایل باشى که شناختن آنراه شناختن خداوند جل جلاله است؛ چنانچه در روایت است که: من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ (هر کس که نفس خودش را بشناسد به تحقیق که پروردگارش را شناخته است). اگر چه بعضىها معناى این روایت راحمل بر تعلیق به محال کرده اندبدان معنى که همان طور که معرفت نفس محال است، معرفت پروردگار نیز محال است؛ غافل از آن که همین معنا در اخبار دیگر به طور صراحت در معنى اول رسیده است و بر معناى دوم یعنى: تعلیق بر محال، قابل حمل نیست.
چنانچه در مصباح الشریعه وارد است که سؤال کردند: مقصود از علمى که فرموده اند آن را طلب کنید، اگر چه در چین باشد، کدام علم است؟فرمودند: مرداد معرفت نفس است که در او معرفت رب است و همچنین در خبر است که سؤال کردند از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم): کیف الطریق الى معرفه الرب؟؛ (چه راهى براى شناخت پروردگار هست؟) فرمودند: معرفه النفس؛ (راهش شناختن نفس است) .
برادر من! اگر همت دارى که از اهل معرفت شوى و انسان بشوى؛ بشر روحانى باشى؛ سهیم و شریک ملائکه باشى و رفیق انبیاء و اولیاء علیهم السلام بوده باشى کمر همت به میان زده و از راه شریعت بیا و مقدارى ازصفات حیوانات را ازخود دور کن و متخلق به اخلاق روحانیین باش راضى به مقام حیوانات و قانع به مرتبه جمادات نشو حرکتى از این آب و گل به سوى وطن اصلى خود که از عوالم علیین و محل مقربین است بکن، بلکه نفس خود را بشناسى و بالکشف و العیان به حقیقت این امر بزرگ نایل باشى که شناختن آنراه شناختن خداوند جل جلاله است؛ چنانچه در روایت است که: من عرف نفسه فقد عرف ربه؛ (هر کس که نفس خودش را بشناسد به تحقیق که پروردگارش را شناخته است). اگر چه بعضىها معناى این روایت راحمل بر تعلیق به محال کرده اندبدان معنى که همان طور که معرفت نفس محال است، معرفت پروردگار نیز محال است؛ غافل از آن که همین معنا در اخبار دیگر به طور صراحت در معنى اول رسیده است و بر معناى دوم یعنى: تعلیق بر محال، قابل حمل نیست.
چنانچه در مصباح الشریعه وارد است که سؤال کردند: مقصود از علمى که فرموده اند آن را طلب کنید، اگر چه در چین باشد، کدام علم است؟فرمودند: مرداد معرفت نفس است که در او معرفت رب است و همچنین در خبر است که سؤال کردند از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله و سلم): کیف الطریق الى معرفه الرب؟؛ (چه راهى براى شناخت پروردگار هست؟) فرمودند: معرفه النفس؛ (راهش شناختن نفس است) .
