هو

معارف

هو

معارف

هو

پربیننده ترین مطالب

  • ۱۲ مرداد ۹۳ ، ۲۳:۳۱ توکل

آخرین نظرات

راه نجات 3

پنجشنبه, ۲۰ شهریور ۱۳۹۳، ۰۸:۲۶ ق.ظ

مراتب توحید به بیان علامه طباطبایی، مندرج در رساله شریف لب الباب:

........بارى، سالک در اثر مراقبۀ تامّ و اهتمام شدید به آن و در اثر توجّه به نفس، به تدریج چهار عالم بر او منکشف خواهد شد:
عالم اوّل: توحید افعال است.
یعنى در وهلۀ اوّل ادراک مى‌کند که آنچه چشم مى‌بیند و زبان مى‌گوید و گوش مى‌شنود و دست و پا و سایر اعضاء و جوارح عمل مى‌کنند همه و همه مستند به نفس خود اوست و نفس فاعل ما یشاء است، و سپس ادراک مى‌کند که آنچه از افعال در جهان خارج تحقّق مى‌یابد مستند به خود اوست و نفس او مصدر تمام افعال است در خارج، و سپس مى‌یابد که نفس او قائم به ذات حقّ بوده و دریچه‌اى از فیوضات و رحمت خدا بوده است، پس تمام افعال در جهان خارج استناد به ذات مقدّس او دارد.
عالم دوّم: توحید صفات است
و آن بعد از عالم اوّل ظهور مى‌کند، و آن عبارت است از آنکه: سالک آنچه را که مى‌شنود حقیقت سمع را از خود نمى‌بیند بلکه از خدا مى‌بیند، و همچنین هر چه را با چشم مى‌بیند حقیقت ابصار را از خدا ادراک مى‌کند و بعدا هر گونه علم و قدرت و حیات و سمع و بصر و غیر ذلک که درموجودات خارجیّه مشاهده مى‌کند همه را مستند به خداى تعالى مى‌یابد.
عالم سوّم: توحید در اسماء است
و آن بعد از عالم دوّم طلوع مى‌نماید، و آن عبارت است از آنکه: صفات را قائم به ذات ادراک مى‌کند. مثلا مى‌یابد که عالم و قادر و حىّ خداوند متعال است یعنى عالمیّت خود را عالمیّت خدا ادراک مى‌کند و قادریّت و سمیعیّت و بصیریّت خود را همه در خدا مى‌داند و بس. و به طور کلّى مى‌یابد که در تمام عوالم قادر و عالم و سمیع و بصیر و حىّ یکى است و بس و آن خداوند جلّ جلاله است و هر موجودى از موجودات به قدر سعۀ وجودى خویش از آن عالم و قادر و سمیع و بصیر و حىّ حکایت مى‌کند و او را نشان مى‌دهد.
عالم چهارم: توحید در ذات است
که از عالم سوّم بالاتر است و این به واسطۀ تجلّیات ذاتیّه بر سالک مکشوف مى‌گردد. یعنى سالک ادراک مى‌کند که آن ذاتى که تمام افعال و صفات و اسماء بدان مستند است، آن ذات واحد است، یک حقیقت است که تمام این‌ها قائم به اوست. در اینجا دیگر سالک توجّهى به صفت و اسم ندارد بلکه مشهودش فقط ذات است و بس. و این در وقتى است که از وجود عاریۀ خود خدا حافظى نموده، یکسره خود و هستى خود را گم کند و در ذات مقدّس حضرت حقّ فانى نماید، در آن هنگام تجلّى ذاتى خواهد شد. و البتّه این مرحله را مقام ذات نامیدن و یا حقیقت ذات یا احدیّت، اسم گذاردن ضیق خناق است چون هر چه به زبان آید و به تحریر نوشته شود از اسم خارج نیست و ذات مقدّس الهى ما فوق این‌ها است و براى آن اسم و نامى نمى‌توان قائل شد و نمى‌توان مرحله و مقامى تصوّر نمود، و حتّى از این نتوانستن هم بالاتر است زیرا نتوانستن در عین سلب و نفى، اثبات حدّى است براى او و حق تعالى از حدّ بالاتر است.
چون سالک بدین منزل وارد شود اسم و رسم خود را گم کرده و دیگر خود را نخواهد شناخت و کسى دیگر را نخواهد شناخت و جز خدا نخواهد شناخت، بلکه خدا خود را مى‌شناسد و بس.
سالک در هر یک از عوالم چهارگانۀ فوق مقدارى از اثر وجودى خود را از دست مى‌دهد و گم مى‌کند تا بالاخره اصل وجود و هستى خود را گم مى‌کند.
در عالم اوّل که به مقام فناى در فعل مى‌رسد مى‌فهمد که فعل از او سر نمى‌زند بلکه از خداست در اینجا تمام آثار فعلى خود را از دست مى‌دهد.
و در عالم دوّم چون به تجلّى صفاتى مى‌فهمد که علم و قدرت و سایر صفات انحصارا اختصاص به ذات حقّ سبحانه و تعالى دارد در اینجا صفات خود را از دست مى‌دهد و آنها را گم مى‌کند و دیگر در خود نمى‌یابد.
و در عالم سوّم چون تجلّى اسمائى مى‌شود ادراک مى‌کند که عالم و قادر اوست جلّ جلاله، در اینجا اسماء خود را گم مى‌کند و دیگر در خود نمى‌یابدو در عالم چهارم که تجلّى ذاتى است وجود خود را گم مى‌کند و ذات خود را از دست مى‌دهد و دیگر ابدا خود را نمى‌یابد و ذات، ذات مقدّس حضرت خداوند است.
این مرحلۀ از شهود یعنى تجلّى ذاتى را عرفاء تعبیر به «عنقا» و «سیمرغ» مى‌نمایند چه او موجودى است که هرگز صید احدى نخواهد شد. سیمرغ، آن ذات بحت و وجود صرف است که از آن به «عالم عمى» و «کنز مخفى» و «غیب الغیوب» و «ذات ما لا- اسم له و لا رسم له» تعبیر کنند.
برو این دام بر مرغ دگر نه که عنقا را بلند است آشیانه .



۹۳/۰۶/۲۰ موافقین ۱ مخالفین ۰
علی بزّازی

علامه طباطبایی

نظرات  (۳)

۲۳ شهریور ۹۳ ، ۱۱:۳۶ حکیم جوادی املی
سلام
وبلاک خوبی دارید ان شالله موفق بشید  پیشنهادی داشتم مطالب از حکیم جواد املی لطفا بیشتر در وبلاگ بگذارید
لطفا از وبلاک بنده که جهت ترویج اندیشه حکیم جوادی املی ایجاد شده بازدید بفرمایید نکته نظرات پیشنهادات رو بفرمایید ممنون

http://hakim-javadi-amoli.mihanblog.com

پاسخ:
سلام
ممنون .از پیشنهادتون خوبتون متشکرم
وفقک الله فی مرضاته
وب متفاوت و خیلی خوبی دارین من زیاد به وبلاگتون سر میزنم مطالبتون جالبه
پاسخ:
یا علی مدد

خدا رحمت کند علامه بزرگوار این مرد عزیز و وارسته را که چنین مطالبی که سراسر نور  است را در متونش به گرد آورده و خدا رحمت کند آخوند ملاّ حسین قلى همدانى را.

 

حالا این مطالب فوق(راه نجات) و اشعار مولانا را می بینیم نمایان میشود که راه واقعی این بزرگواران کاملا بر یک حقیقت استوار است:  

 

ما چو ناییم و نوا در ما ز توست ***ما چو کوهیم و صدا در ما ز توست
ما چو چنگیم و تو زخمه می زنی ***زاری از ما نی ، تو زاری می کنی
ما چو شطرنجیم اندر برد و مات *** برد و مات ما زتوست ای خوش صفات

 

پاسخ:
یا علی مدد

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی