مناجات شعبانیه
شنبه, ۱۰ خرداد ۱۳۹۳، ۰۸:۱۸ ب.ظ
بخشی از کتاب المراقبات تألیف آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی :
مناجات شعبانیه از آن حضرت بسیار معروف است و آن در نزد اهلش مناجاتى است عزیز و ازاینروى، به شعبان انس مىیابند، بلکه انتظارش را کشیده، مشتاق حلولش مىگردند و به درستى که در آن مناجات، علومى است والا از چگونگى معامله بنده با خداوند متعال و وجوه ادبورزى، در طریقه معرفت حق و نیز مسئلت و دعا و استغفار به درگاه خداوند متعال و استدلالهایى لطیف که براى استحکام مقام امید و رجا مناسب حال مناجات است و سزاوار مقام عبودیت و در آن دلالتهاى صریح واضحى وجود دارد، در خصوص معانى قرب و لقا که به سبب آن شبهههاى اهل سلوک و شکهاى اهل انکار و وحشت اهل تردید برطرف مىگردد، و آنگونه که فردى از اصحاب معرفت آن را مورد تفسیر قرار داده است، همانا آن اشارتى است به معرفت نفس که خود راه معرفتیابى به «ربّ» محسوب مىشود.
کوتاه سخن اینکه: همانا این مناجات، از اعمال بسیار بااهمیت این ماه محسوب است، بلکه بر سالک لازم است که بعضى از فرازهاى آن را در تمام ایام سال ترک نکرده، در قنوت نمازهاى خود و همچنین در دیگرحالات نیکوى خود، به سبب آن با خدایش مناجات کند.و باید که از اهل غفلت نباشى و زمانى که مىگویى:
و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتى تخرق أبصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقة بعز قدسک.
چشم قلبهاى ما را به نور و ضیائى که به تو نظر کند، نورانى کن، تا چشم قلبها، حجابهاى نورانى را منخرق نموده، به معدن عظمت متصل گردد و آنگاه روحهاى ما به عزّت قدس تو بیاویزد.
و باید تأمل نماید: در قلب او چشمى وجود دارد که به سبب آن نور را درک کند، و حجابهاى نورانى چیست؟ آنچه که محتجب به نور بوده و به معدن عظمت متصف است، چیست؟ تا بداند چه مىگوید و از پروردگار خود چه مىخواهد؟ و زمانى که انسان نداند از پروردگار خود چه مىخواهد، برایش صدق نمىکند که بگوئیم: از پروردگار خود فلان امر را مسئلت نموده است، بلکه این صدق مىکند که بگوئیم: الفاظى را بر زبان آورده است و بر زبانآورندۀ الفاظ، غیر از دعاکننده و مسئلتکننده است و خداوند متعال مىفرماید:
أَمَّنْ یُجِیبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذٰا دَعٰاهُ وَ یَکْشِفُ اَلسُّوءَ.
آیا هست کسى که درمانده را اجابت کند، زمانى که او را مىخواند و بدى را از او برطرف کند؟
و فرموده است:
اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
مرا بخوانید تا براى شما اجابت کنم.
و مىفرماید:
وَ سْئَلُوا اَللّٰهَ مِنْ فَضْلِهِ.
از خداوند، از فضلش مسئلت کنید!
و مىفرماید:
إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ بِکُمْ رَحِیماً.
به درستى که خداوند براى شما رحیم است.
و نمىفرماید: تنها لفظهایى را بر زبان بیاورید.
به هر روى، آن مناجاتى است بس جلیل و نعمتى است بس بزرگ از برکتهاى خاندان محمد-علیهم السّلام-که قدر عظمت آن را تنها کسى مىتواند بداند که برایش قلبى باشد و یا گوش بسپارد و او شاهد و گواه باشد: لِمَنْ کٰانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى اَلسَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ
و اهل غفلت دور بوده، از فایدههاى بزرگبزرگ و انوار درخشان آن در مهجوریت قرار دارند. و به جان خودم سوگند یاد مىکنم که بیشتر مردم، قدر و ارزش نعمت مناجات با خداوند متعال را نمىدانند! و به درستى که منشأ این مناجاتها، علوم و معارف ارزشمندى است که کسى بر مقام و حدود و دایره آن آگاهى نخواهد یافت، جز اهل آن و آنان اولیاى خداوند هستند، کسانى که از راه «کشف» و «شهود» به آن دست یافتهاند. و رسیدن به حقیقت این مکاشفهها به درستى که از بزرگترین نعمتهاى اخروى است
که هیچیک از نعمتهاى دنیوى را نمىتوان با آن مقایسه نمود. و اشارت صادق آل محمد-صلّى اللّه علیه و آله-به همین است، آنجا که مىفرماید:
به درستى که اگر همه مردم، آنچه را که در فضیلت معرفت خداوندى وجود دارد، مىدانستند، چشمهاى خود را به آنچه دشمنان، از تمتعات زندگى دنیوى از آنها بهره مىبرند، باز نمىکردند، و دنیاى آنها، در نزد اینان از آنچه در زیر پاهاى خود لگد مىنمایند (شن و گل) پستتر مىنمود و به معرفت خداوندى متنعم شده و لذت مىبردند، مانند کسى که در باغهاى بهشت همواره با اولیاى خداوندى مصاحب باشد.
مناجات شعبانیه از آن حضرت بسیار معروف است و آن در نزد اهلش مناجاتى است عزیز و ازاینروى، به شعبان انس مىیابند، بلکه انتظارش را کشیده، مشتاق حلولش مىگردند و به درستى که در آن مناجات، علومى است والا از چگونگى معامله بنده با خداوند متعال و وجوه ادبورزى، در طریقه معرفت حق و نیز مسئلت و دعا و استغفار به درگاه خداوند متعال و استدلالهایى لطیف که براى استحکام مقام امید و رجا مناسب حال مناجات است و سزاوار مقام عبودیت و در آن دلالتهاى صریح واضحى وجود دارد، در خصوص معانى قرب و لقا که به سبب آن شبهههاى اهل سلوک و شکهاى اهل انکار و وحشت اهل تردید برطرف مىگردد، و آنگونه که فردى از اصحاب معرفت آن را مورد تفسیر قرار داده است، همانا آن اشارتى است به معرفت نفس که خود راه معرفتیابى به «ربّ» محسوب مىشود.
کوتاه سخن اینکه: همانا این مناجات، از اعمال بسیار بااهمیت این ماه محسوب است، بلکه بر سالک لازم است که بعضى از فرازهاى آن را در تمام ایام سال ترک نکرده، در قنوت نمازهاى خود و همچنین در دیگرحالات نیکوى خود، به سبب آن با خدایش مناجات کند.و باید که از اهل غفلت نباشى و زمانى که مىگویى:
و أنر أبصار قلوبنا بضیاء نظرها الیک حتى تخرق أبصار القلوب حجب النور فتصل الى معدن العظمة و تصیر ارواحنا معلقة بعز قدسک.
چشم قلبهاى ما را به نور و ضیائى که به تو نظر کند، نورانى کن، تا چشم قلبها، حجابهاى نورانى را منخرق نموده، به معدن عظمت متصل گردد و آنگاه روحهاى ما به عزّت قدس تو بیاویزد.
و باید تأمل نماید: در قلب او چشمى وجود دارد که به سبب آن نور را درک کند، و حجابهاى نورانى چیست؟ آنچه که محتجب به نور بوده و به معدن عظمت متصف است، چیست؟ تا بداند چه مىگوید و از پروردگار خود چه مىخواهد؟ و زمانى که انسان نداند از پروردگار خود چه مىخواهد، برایش صدق نمىکند که بگوئیم: از پروردگار خود فلان امر را مسئلت نموده است، بلکه این صدق مىکند که بگوئیم: الفاظى را بر زبان آورده است و بر زبانآورندۀ الفاظ، غیر از دعاکننده و مسئلتکننده است و خداوند متعال مىفرماید:
أَمَّنْ یُجِیبُ اَلْمُضْطَرَّ إِذٰا دَعٰاهُ وَ یَکْشِفُ اَلسُّوءَ.
آیا هست کسى که درمانده را اجابت کند، زمانى که او را مىخواند و بدى را از او برطرف کند؟
و فرموده است:
اُدْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ
مرا بخوانید تا براى شما اجابت کنم.
و مىفرماید:
وَ سْئَلُوا اَللّٰهَ مِنْ فَضْلِهِ.
از خداوند، از فضلش مسئلت کنید!
و مىفرماید:
إِنَّ اَللّٰهَ کٰانَ بِکُمْ رَحِیماً.
به درستى که خداوند براى شما رحیم است.
و نمىفرماید: تنها لفظهایى را بر زبان بیاورید.
به هر روى، آن مناجاتى است بس جلیل و نعمتى است بس بزرگ از برکتهاى خاندان محمد-علیهم السّلام-که قدر عظمت آن را تنها کسى مىتواند بداند که برایش قلبى باشد و یا گوش بسپارد و او شاهد و گواه باشد: لِمَنْ کٰانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى اَلسَّمْعَ وَ هُوَ شَهِیدٌ
و اهل غفلت دور بوده، از فایدههاى بزرگبزرگ و انوار درخشان آن در مهجوریت قرار دارند. و به جان خودم سوگند یاد مىکنم که بیشتر مردم، قدر و ارزش نعمت مناجات با خداوند متعال را نمىدانند! و به درستى که منشأ این مناجاتها، علوم و معارف ارزشمندى است که کسى بر مقام و حدود و دایره آن آگاهى نخواهد یافت، جز اهل آن و آنان اولیاى خداوند هستند، کسانى که از راه «کشف» و «شهود» به آن دست یافتهاند. و رسیدن به حقیقت این مکاشفهها به درستى که از بزرگترین نعمتهاى اخروى است
که هیچیک از نعمتهاى دنیوى را نمىتوان با آن مقایسه نمود. و اشارت صادق آل محمد-صلّى اللّه علیه و آله-به همین است، آنجا که مىفرماید:
به درستى که اگر همه مردم، آنچه را که در فضیلت معرفت خداوندى وجود دارد، مىدانستند، چشمهاى خود را به آنچه دشمنان، از تمتعات زندگى دنیوى از آنها بهره مىبرند، باز نمىکردند، و دنیاى آنها، در نزد اینان از آنچه در زیر پاهاى خود لگد مىنمایند (شن و گل) پستتر مىنمود و به معرفت خداوندى متنعم شده و لذت مىبردند، مانند کسى که در باغهاى بهشت همواره با اولیاى خداوندى مصاحب باشد.
۹۳/۰۳/۱۰
این صوت هم از مرحوم امام خمنی درباره ی این مناجات زیبا بود
http://sound.tebyan.net/newindex.aspx?pid=150301&MusicID=71778