روراستی
چهارشنبه, ۲۸ اسفند ۱۳۹۲، ۰۷:۳۹ ب.ظ
این خیلی مهم است که انسان بتواند با خدای خودش روراست باشد، یعنی دین فطری داشته باشد. تا آنجا که باید گفت تا وقتی دین فطری نداشته باشد، دری هم به رویش باز نخواهد شد. انسانی که با خدای خودش روراست نیست، مدام در حال جنگ است. با خدا می جنگد، با خودش میجنگد، با دیگران میجنگد، با دنیا میجنگد، با آخرت میجنگد، با شیطان میجنگد، مدام در حال جنگ است، تا وقتی که رابطهاش با خدای خودش صاف شود. امیرالمومنین (ع) میفرماید: مَنْ أَصْلَحَ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ اللّهِ أَصْلَحَ اللّهُ ما بَیْنَهُ وَ بَیْنَ النّاس، یعنی کسی که رابطهاش را با خدای خودش اصلاح کند، خداوند رابطۀ او را با همۀ مردم اصلاح میکند. البته نباید پنداشت اینکه خداوند رابطهاش را با مردم اصلاح میکند، به معنای این است که همۀ مردم به او محبت خواهند کرد! خیر. چرا که خود حضرت هم دشمن زیاد داشت. منظور این است که دیگر کسی نمیتواند به او شر برساند و همه چیز برایش خیر میشود. همین مردی که قصهاش در سورۀ یاسین آورده شده را نگاه کنید: مردم شهر میخواستند او را بکشند. دیگر شری بالاتر از کشتن که نمیتواند از طرف مردم به کسی برسد، اما با وجود این، خداوند اینهمه او را تکریم میکند و مرتبهاش را بالا میبرد. اصلاح شدن رابطه با مردم، یعنی شرایطی که در آن، هیچ کس نتواند به او آسیبی برساند، هر آسیبی که برسانند، به نفع او میشود. این روایت امیرالمومنین(ع)، روایت بسیار عجیبی است. باید توجه کرد که انسان، در خلال این اصلاح رابطه با خداوند، سیر میشود و به استغنا میرسد، البته اگر این رابطه صاف باشد و انسان با خدای خودش جنگ نداشته باشدچون از او گشتی همه چیز از تو گشتبعضی مردم دنیا، فقیرند، یعنی اگر چیزی ندارند، به خاطر نداریشان است، اما برخی دیگر چشمِ دلشان سیر است، یعنی میتوانند داشته باشند، اما در خودشان نیازی نمیبینند. انسان در ارتباط با خدا، چشمِ دلش سیر میشود. یعنی دیگران میآیند پیش او از این و آن، تعریف میکنند که فلان و بهمان، اما او میل و رغبتی به آنچه از آن تعریف میکنند، پیدا نمیکند.
چون از او گشتی همه چیز از تو گشتیار با ماست چه حاجت که زیادت طلبیم
دولت صحبت آن مونس جان ما را بسچشم و دل انسان، سیر نمیشود مگر در ارتباط صاف و شفاف با خداوند متعال.بگذارید مثالی را بزنیم که همهمان در زندگیهایمان بارها تجربه کردهایم. فرض کنید دلتان میخواهد چیز گرانبهایی بخرید، ماشینی، خانهای، جواهری، چیزی. و بعد مدام با خودتان درگیر بودهاید که نه! من نباید این را بخرم! من باید قناعت کنم! نباید دل به هوای دلم بدهم و مدام این حرفها را با خودتان زدهاید. آخرش چه شده است؟ بالاخره روزی رفتهاید و آن چیز را خریدهاید. اما اگر در همین مثال دقیقتر شوید. اصلاً به خودتان بگویید، باشد برو و آن چیز را بخر، اما بعد از خودتان بپرسید: «ولی آخرش که چی؟» ناگهان میبینید سرد شدهاید. میبینید آن میلتان برای خریدن فرو نشسته است. حالا ما باید یک بار به خودمان بگوییم: «میخواهی راهی غیر از راه خدا بروی؟ باشد، برو! ولی آخرش که چی؟» ما باید به این آخرش که چی برسیم. باید بفهمیم رفتن راههای دیگر، سودی برایمان ندارد، و رسیدن به این مسئله، نه با جنگیدن، بلکه با توجه عاشقانه به خداوند و داشتن چشمِ دلی سیر نسبت به غیر او حاصل میشود.ألیس الله بکافٍ عبده (آیا خداوند برای بنده اش کافی نیست!).
انسان، با جنگیدن با خداوند هیچ چیز به دست نمیآورد و ضرری که انسان در جنگ با خدا میکند، در جنگ با هیچکس نمی کند. اصلاً به جنگیدن با خدا فکر هم نباید کرد، سریع باید فراموشش کرد. برای همین، هرجا دیدید دارد در رابطهتان با خدا دارد جنگ میشود، از جانب خدا به خودتان بگویید: «خب، هر کاری دلت میخواهد، بکن! اما آخرش که چی؟» میبینید که سرد خواهید شد.
گاهی میشود، نمیخواهیم نماز بخوانیم. حالا هی به خودمان تشر میزنیم که نه! باید بخوانی! نفسمان هم از طرف دیگر بلند میشود که نه! نمیخواهم! اما اگر با خودمان روراست باشیم، باید چه بگوئیم؟ بگوییم نمیخواهی نماز بخوانی؟ نخوان! حالا به جایش میخواهی چه کنی؟ گاهی آدم اگر با نفساش رک و راست باشد، ناگهان نفس شکسته میشود. آنوقت با سرشکستگی میآید و نماز هم میخواند. و این نماز، ارزشمند است، چون حاصل رو راست بودن است، اما اگر نماز خواندیم و هی به خودمان و خدایمان گفتیم که ببین چه نمازی خواندم! ببین چه آدم خوبیام! فقط نفسمان را بزرگ کردهایم. خداوند هم از اعمال خلقش استغنا دارد، خیلی که غر بزنی، میگوید باشد! نکن! حرف پیغمبرها هم همان حرف خداست که به مردم میزدند، و ما علینا الا البلاغ المبین. ما باید این را بفهمیم که خدا به اعمال ما نیازی ندارد، این مائیم که به آن اعمال نیاز داریم، بنابراین نباید با خدا گرو کشی کنیم. باید صاف شویم و روراست باشیم. با خدا نباید جنگ بیخود و بیجهت به پا کرد، چرا که غیر از شکست چیزی برایمان به بار نخواهد آورد.
۹۲/۱۲/۲۸
پیشاپیش سال نو رو بهتون تبریک میگم.انشاالله سالی پر از موفقیت باشه.
وبلاگم رو بهتون معرفی میکنم. خوشحال میشم پست به پست همراهیم کنید و کامنت بگذارید.
دوست داشتین از هیمن الان به جمع دوستان خواننده ی وبلاگم بپیوندید و وبلاگ رو پیگیری کنید.
وبلاگم هیچ محدودیتی نداره فقط وفقط باید کامنت مرتبط با پست بذارید.
ممنون...