قیصر امین پور
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است
تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است......
قیصر امین پور
موجیم و وصل ما ، از خود بریدن است
ساحل بهانه ای است ، رفتن رسیدن است
تا شعله در سریم ، پروانه اخگریم
شمعیم و اشک ما ،در خود چکیدن است......
ابوسعید ابوالخیر
حضرت آیت الله بهجت میفرمودند:
لازم نیست که انسان در پى این باشد که به خدمت ولى عصر - عجل الله تعالى فرجه الشریف - تشرف حاصل کند، بلکه شاید خواندن دو رکعت نماز سپس توسل به ائمه علیهم السلام - بهتر از تشرف باشد؛ زیرا هر کجا که باشیم آن حضرت مى بیند و مى شنود، و عبادت در زمان غیبت افضل از عبادت در زمان حضور است ؛ و زیارت هر کدام از ائمه اطهار - علیهم السلام - مانند زیارت خود حضرت حجت - عجل الله تعالى فرجه الشریف - است .
این خیلی مهم است که انسان بتواند با خدای خودش روراست باشد، یعنی دین فطری داشته باشد. تا آنجا که باید گفت تا وقتی دین فطری نداشته باشد، دری هم به رویش باز نخواهد شد. انسانی که با خدای خودش روراست نیست، مدام در حال جنگ است. با خدا می جنگد، با خودش میجنگد، با دیگران میجنگد، با دنیا میجنگد، با آخرت میجنگد، با شیطان میجنگد، مدام در حال جنگ است، تا وقتی که رابطهاش با خدای خودش صاف شود...........
ابو سعید ابوالخیر
کلامی پیرامون عظمت قرآن در رساله أنه الحق علامه حسن زاده آملی :
چنانکه از زبان قرآنهاى ناطق , آیات قرآن تعبیر به درجات شده است , تعبیر به خزائن نیز شده است , که هر آیه به تنهایى خزینه اى از خزائن الهى است , چنانکه کلینى رضوان الله تعالى علیه در کتاب فضل القرآن کافى به اسنادش از زهرى روایت کرده است که قال : سمعت على بن الحسین علیهما السلام یقول : آیات القرآن خزائن فکلما فتحت خزانه ینبغى لک ان تنظر ما فیها ......
مطلبی پیرامون خواب و مکاشفه از آیت الله حاج سید حسین یعقوبی قائنی :
تعلق انسان در هنگام خواب از بدن و متعلقات خود کم شده و روح او به عالم بالا توجه پیدا مى کند.و چون روح در عالم خود محیط بر عالم ماده مى باشد هر چه به مرکز خود - که عالم امر است - نزدیک تر گردد احاطه ى او بیشتر مى شود............
جوابیه عالم ربّانى و عارف صمدانى ملاّمحسن فیض کاشانى به مکتوبى از مرحوم قاضىسعیدقمی :سعیدنامه شریف قرّهالعین الحبیب فىاللـه میرزا محمّدسعید ـ فتح اللـه عین قلبه بنور البصیرة ـ رسید. و بعد از اطّلاع بر مضمون آن مسرّتى دست داد و مساءتى روى نمود. امّا سبب مسرّت، اشتمال آن بر تیقّظ و آگاهى آن برادر روحانى و تأسّف ایشان بر فوت وقت و ضیاع سرمایه که به صرافت آن افتادهاند، و داعیه وصول به کمال که در ایشان پدید آمده، و درد طلب و شوقى که روى نموده، زاده اللـه شوقا و تعطّشا إلیه؛ چه این دردىاست که سرمایه همه درمانهاست، و قفلىاست که مفتاح کنوز سعادت دلها و روانهاست. غمىاست که به دعا باید خواست، و دردى است که به دوا باید تحصیل نمود...............
گلستان سعدی
خرقه پوشی در کاروان حجاز همراه ما بود. یکی از امرای عرب مر او را صد دینار بخشید تا قربان کند . دزدان خفاجه ناگاه بر کاروان زدند و پاک ببردند . بازرگانان گریه و زاری کردن گرفتند و فریاد بی فایده خواندنگر تضرع کنی و گر فریاد دزد زر باز پس نخواهد داد.....
در کشکول شیخ بهایی آمده است :
از کتاب المعیشه، از امام صادق جعفر بن محمد (ع)، زهد بدنیا، تباه ساختن مال وتحریم حلال نیست.بل زهد آن است که بدانچه در دست تو است...........