استغفار عارفان
چهارشنبه, ۷ اسفند ۱۳۹۲، ۰۲:۴۵ ق.ظ
گلستان سعدی
درویشی را دیدم که سر بر آستان کعبه همی مالید و میگفت: یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید!
عذر تقصیر خدمت آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت. من بنده امید آورده ام نه طاعت، و بدریوزه آمده ام نه بتجارت. اصنع بی ما انت اهله
گر کشی ور جرم بخشی
روی و سر بر آستانم
بنده را فرمان نباشد
هر چه فرمائی برآنم
بر در کعبه سائلی دیدم که همی گفت و میگرستی خوش
مینگویم که طاعتم بپذیر
قلم عفو بر گناهم کش
درویشی را دیدم که سر بر آستان کعبه همی مالید و میگفت: یا غفور یا رحیم تو دانی که از ظلوم و جهول چه آید!
عذر تقصیر خدمت آوردم
که ندارم به طاعت استظهار
عاصیان از گناه توبه کنند
عارفان از عبادت استغفار
عابدان جزای طاعت خواهند و بازرگانان بهای بضاعت. من بنده امید آورده ام نه طاعت، و بدریوزه آمده ام نه بتجارت. اصنع بی ما انت اهله
گر کشی ور جرم بخشی
روی و سر بر آستانم
بنده را فرمان نباشد
هر چه فرمائی برآنم
بر در کعبه سائلی دیدم که همی گفت و میگرستی خوش
مینگویم که طاعتم بپذیر
قلم عفو بر گناهم کش
۹۲/۱۲/۰۷